امیررضاجون
سلام خاله جون ببخشید که دیر وبت رو آپ می کنم آخه خیلی کار ریخته رو سرم درسهای دانشگاه از یه طرف کارای پژوهشی هم از یه طرف دیگه
دیگه فرصت نمیکنم به کارای دیگم برسم
امروز برا اولین بار اومدی جشن با اینکه نی نی های بقیه هم بودن ولی تو شده بودی گل مجلس آخه همه میگن از همشون بامزه تر وخوشگلتر وخوردنی تر هستی
تو هم که تا میتونستی با کارات دل همه رو میبردی
اینم چندتا از عکسای جدیدته برات میزارم
اینقدر سربه سرت گذاشته بودم که دیگه پکر شده بودی تازگی ها هم یاد گرفتی وقتی کسی زیاد سربه سرت میزاره واذیت میشی میگی ماما
یه جا هم که بند نیستی ماشالاه
هروقت میخوابونیمت جیغ میزنی وسرت رو بلند میکنی که منو بلند کنید بعدش هم شروع میکنی با دقت به همه چیز نگاه کردن
خیلی هم دوست داری یکی بشینه فقط باهات حرف بزنه
وقتی دوست داری یه نفر باهات حرف بزنه بهش نگاه میکنه اگه اون غریبه باشه که فقط نگاهش میکنی ولی اگه آشنا باشه بعد چند ثانیه نگاه کردن اگه فکرش جایه دیگه باشه یه جیغی میزنی که طرف تا دومتر میپره هوا